بوی بارون توی شمال یه حیاط وپرکرده, میتونم اونجا عمیقن یه حیات تازه کنم! این هواحسرت نیس ولی دائم هم نیس.
یه سکوت توی ساحل واسه دریا هستش که دلم با لمسش یکمی آرومه...
یه تنه چوبی ازیه درخت توی جنگل نفس مهر میداد، وقتی بغلش کردم...!
دله من تنگه واسه بارون توی ساحل بادرختی واسه تکیه بهش!...
دلم تنگ شده واسه طبیعت رامی که میفهمه بیشترازادما ووقتی بهش تکیه کنی جاخالی نمیکنه.
من یکم طبیعت میخام بانم بارون مخلوط!!
سلااااااااااااااااااااااااااااام.
خیلی باحال بوووووووووووووووووووووووووووووووود.