حس دوسداشتنی...مرده! دوسداشتنی که دیگه نمیخواد دوست داشته باشه، تو سیاه سفیدی ای که دلت میخواد ببینه. ولی حتی اگه رنگی ام باشه چشات نمی بینتش و دلتم میترسه ازدیدنشون، اونوقت فکرمیکنی نه دلی مونده برات که بخواد بترسه نه حوصله نه خواستن! ولی هروز بی تابی...دلت تنگه....و ارامشی که هیچوقت نداشتی، این بار جای خالیش دیونت میکنه. 2روزبا بیخیالی طی میشه ولی روزای بعد بیخیالیت سرسام آوره. وحتی نمک روی زخمه...! چی بگم جزاینکه... کاش، ...کاش اصلن "دلی" وجودنداشت...!